۱۳۸۷ شهریور ۱۰, یکشنبه

سردابه رستاخیز یا ورژن گیاهی کشتی نوح


دقیقا چرا و چطوری رسیدم به این خبر نه چندان جدید نمی دونم. شاید هم تکراری باشه، ولی حداقل برای من نبود...

داستان این هست که در یکی از جزایر چهارگانه شمال نروژ، جایی که فاصله چندانی از قطب شمال نداره، دولت این کشور با همکاری Global Crop Diversity Trust ، سردابه بین المللی دانه اسوالبرد(Svalbard International Seed Vault) رو به راه انداخته.

این سردابه یک بانک دانه یا غله است که تنوع زیستی برای تامین غذای نجات یافتگان بلایای احتمالی آینده زمین مثل جنگ های هسته ای، فجایع زیستی ناشی از تغییر اقلیم و گرم شدن زمین، برخورد شهاب سنگ ها، زلزله، بیماریها و... رو حفظ می کنه. در واقع تداوم نسل نمونه های زیستی گیاهی رو که غذای بشر رو تامین می کنند بیمه می کنه.نمونه هایی مثل گندم، ذرت، لوبیا، سویا و...

ورودی سردابه در کوه Spitsbergen قرار داره . اگر سیستم های مکانیکی سرمایشی سردابه دچار اختلال بشه بازهم به دلیل پوشش دائمی یخ این منطقه دانه ها منجمد باقی می مونند.

طبق مطالعات زمین شناسی به دلیل شرایط ویژه آب و هوایی و موقعیت جغرافیایی، فرسایش و تغییرات زمین شناختی این منطقه بسیار کند بوده که همین ویژگی باز یک فاکتور مهم برای انتخاب این محل برای این منظور بوده.

محل نگهداری دانه ها حدود 130 متر بالاتر از سطح دریاست و در نتیجه تغییر سطح آب دریاها که بر اثر تغییرات آب و هوایی ایجاد می شه تهدیدی برای نمونه ها نیست. در بدترین حالت حتی اگر تمام یخ های قاره قطب جنوب ذوب شوند ارتفاع سطح آب ها 61 متر بالا خواهد آمد.

ظرفیت این بانک زیستی 3 میلیون دانه است. البته گفته شده که تمام دانه های موجود در دنیای فعلی باید حفظ شوند چون معلوم نیست کدام گیاه بعد از فاجعه هسته ای احتمالی یا تخریب اکولوژیکی ناشی از گرم شدن زمین، قادر به تطبیق با شرایط جدیدی هست که هیچ کس نمی دونه چه شرایطی هست. کلید بقای بشر بعد از روز مبادا تنوع ژنتیکی است.

دمای این سردابه 18- درجه سانتیگراد هست. در این دما دانه ها زنده هستند ولی قادر به رویش نیستند.

ساختمان سردابه پنهان و دور از دید نیست و به وسیله پنل هایی که نور خورشید وماه را بازتاب می کنند به آسانی قابل رد یابی است.

دولت نروژ برای این سازه و راه اندازی اون 9 میلیون دلار هزینه کرده. سردابه زمستان 2008 کار خودش رو شروع کرده.

Consultative Group on International Agricultural Research (CGIAR) (گروه مشورتی بین المللی تحقیقات کشاورزی) هم در این برنامه به صورت جمع آوری و ارسال نمونه ها همکاری داره.

طبق آمار و اطلاعات موجود در اینترنت نمونه هایی از کلمبیا، هند، مکزیک، اتیوپی، کنیا، پرو، فیلیپین و سوریه به این بانک آورده شده.



(نمای کلی سردابه)

۱۳۸۷ شهریور ۷, پنجشنبه

زلزله- هفتم شهریور87

امشب، حدود ساعت 2:20 زلزله اومد. طوری که اصلا نمی شد نادیده گرفت و همه رو بیدار کرده بود! اینو از سر و صدایی که از خیابون میومد می شد فهمید.
بزرگی زلزله 5/6(پنج و شش دهم) اعلام شده و مرکز اون هم در عراق بوده. ظاهرا استان لرستان و ایلام هم درگیرشدند...
برای اطلاعات بیشتر می تونید اینجا رو ببینید... یا سایت پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله
در این نقشه ویژگی های دقیقتر رو می تونید ببینید.
ولی برای جزئیات بیشتر و آمار خسارت و ... باید تا فردا صبر کرد.
اگر دیگه ندیدمتون خداحافظ!
گفتم شب که می خوابید موبایل هاتون رو ویبره نباشه...!


۱۳۸۷ شهریور ۶, چهارشنبه

خلا


در مدت برگزاری المپیش* گاه و بی گاه پای تلویزیون بودم و در حال لذت بردن از دنیایی از رنگ و هیجان و احساسات و کیفیت(!)

هرچند که همزمان در حال حرص خوردن از حضور کم رمق و کم رنگ و کم تعداد ایران در این جشنواره هم بودم.

و همینطور در حال تعجب کردن از واکنش مدیران بخش ورزش که "هدف ما شرکت در المپیک بوده نه آوردن مدال". واقعا ما با اینهمه جوانمردی در طول تاریخ چه کنیم؟

3-4 روز اخیر چندین بار پیش اومد که بنا به عادت تلویزیون رو روشن می کردم و منتظر دیدن یه مسابقه یا مراسم اهدای مدال می شدم ولی خب خبری از اون دنیای رنگی و آشیانه پرنده و مکعب آب نیست دیگه...

بعد از تمام شدن المپیک با اون اختتامیه بامزه( به خصوص تغییر تم برنامه در انتها از آسیایی به اروپایی و استفاده از نشانه هایی مثل ایستگاه اتوبوس، اتوبوس دو طبقه و چتر که دقیقا ذهن ما رو متوجه انگلیس می کرد)، دچار خلاء شدم و روابط من با تلویزیون داره به همون کدورت سابق بر می گرده!

دارم به این موضوع فکر می کنم پس خود مردم چین، البته بیشتر پکنی ها، که 8 سال با رویای برگزاری المپیک زندگی کرده بودند و با روزمره ای که حتما با المپیک گره خورده بوده، با این خلاء چه خواهند کرد؟

*المپیک در شبکه ARD






















۱۳۸۷ شهریور ۱, جمعه

تیر، مرداد، شرجیور!

آخرین روز مرداد، هوا بس ناجوانمردانه بد بود!

گرمای نزدیک 50 درجه و رطوبت بالای 90 درصد... خب اینکه بگم همه جا مثل سونای مرطوب می شه، انگشتای دستتون به هم می چسبه، نفستون بند میاد، چنددقیقه راه رفتن در همچین هوایی از زندگی نا امیدتون می کنه و... این چیزی رو از سختی مساله توضیح و شناسوندن شرجی کم نمی کنه! بحث بر سر چیستی و ماهیت این پدیده امری ذهنی نیست و الزاما تجربی است! خدایتان نصیب کناد!

آیا ما باید در طول زندگی هر سال بخار پز شویم ؟

وآیا با گرد و غبارهای اخیر چه باید کرد؟

و آیا Difficalty زندگی در این منطقه جغرافیایی چقدر قراره بالا بره؟

و آیا از رنجی که از این آب و هوا می بریم یا چی؟




۱۳۸۷ مرداد ۲۹, سه‌شنبه

ADHD و مایکل فلپس


حتما شما هم با خبر هستید که مایکل فلپس شناگر آمریکایی، از المپیک پکن 8 مدال طلا به دست آورد. فلپس 23 ساله است و در المپیک 2004 اتن 6 مدال طلا گرفته بود. علاوه بر اخبار و حواشی در مورد این همه مدال و رکورد، به تازگی با خبر شدیم که این آقای قهرمان در دوران کودکی ADHD داشته.

ADHD(Attention-Deficit Hyperactivity Disorder) یا اختلال کم توجهی و بیش فعالی یک اختلال عصبی-رفتاری هست که شیوعی حدود 5% در جمعیت دنیا داره.

این اختلال در کودکی به صورت بیش فعالی، ناتوانی در تمرکز حواس، فراموشکاری و بی قراری خودش رو نشون می ده.همونطور که این اختلال رو در 9 سالگی برای مایکل فلپس تشخیص دادند.

شناخت به موقع و حمایت خانواده و هدایت انرژی و توان فرد بیش فعال در مسیر درست می تونه همچین نتایج درخشانی رو به همراه داشته باشه.

علت ها، نشانه ها، روش های درمان و تغذیه مناسب دربیماری مایکل فلپس ...

۱۳۸۷ مرداد ۲۵, جمعه

پوسترها- WHO- حوادث جاده ای2007


سری پوسترهای علل اصلی مرگ ومیر در حوادث جاده ای:


Too late to fasten your seat-belt


Too late to stop drinking


Too late to be seen


Too late to put on your helmet


Too late to slow down


سری پوسترهای هشداردهنده:

Deaths due to road crashes
1.2 million people will die this year as a result of road crashes – more than 3200 deaths each day



Disabled for life
About 50 million people will be injured in road crashes this year, millions of whom will be disabled for life



Pedestrian deaths
90% of deaths due to road crashes occur in developing countries, mostly among pedestrians, bicyclists and motorcyclists – those less likely to own a car




Costs of road crashes
Road crashes cost low- and middle-income countries an estimated US $ 65 Billion each year - more than they receive in development aid



سازمان بهداشت جهانی از 23 تا 29 آوریل هر سال رو هفته ایمنی جاده ها نامگذاری کرده. سال 2007 برای اولین بار این اتفاق افتاد. این سازمان اعلام کرد 40% مرگ و میر های مربوط به حوادث جاده ای برای افراد 25-0 ساله اتفاق می افته و هفته به نام "کاربران جوان جاده ها" نامگذاری شد. این پوسترها هم به این مناسبت منتشر شدند و به صورت رایگان در دسترس همه کشورها هستند.
الان نه اون تاریخه و نه وبلاگ مرتبط به موضوع ولی خب به غیر از جالب بودن شیوه سلیس آموزش و اطلاع رسانی همه فهم این برنامه برای من، از اونجایی که در کشوری زندگی می کنیم که مرگ ومیر ناشی از تصادفات جادهای معمولا رتبه دوم رو با حدود 20 هزار نفر در سال، یا کمی کمتر یا کمی بیشتر، (اگر رتبه رو درست به خاطر داشته باشم) بعد از بیماری های قلبی-عروقی داره، این پوستر ها ارزش دیدن در هر زمانی رو دارند.

۱۳۸۷ مرداد ۲۴, پنجشنبه

نیازمندی ها

فوری فوری

به تعدادی واژه یا اصلاح معادل باخت، واگذار کرد، از دور رقابت ها کنار رفت و مغلوب حریف شد، جهت ارائه متنوع و غیرتکراری نتایج تیم های ورزشی ایران، در المپیش* 2008 پکن در اخبار داخلی نیاز داریم.

(ستاد حوادث غیر مترقبه)
* همان المپیک در گویش شبکه ARD

۱۳۸۷ مرداد ۱۹, شنبه

المپیک MADE IN CHINA

دیروز، از صبح زود ساعت 12-11، در حال کانال گردی و پرس وجو از دوستان بودیم تا حتما حتما افتتاحیه المپیک رو کامل کامل بینیم. شب قبلش هم در حال وبگردی برای پیدا کردن کانال هایی بودیم که مراسم رو نشون می دادند. نهایتش این شد که از ARD ، یکی از شبکه های اشنایدر اینا افتتاحیه رو دیدم.

چینی ها جمعیت، تکنولوژی و نظم در حد ثانیه و پیکسلشون رو بد جوری به رخ کشیده بودند. ولی خب به نظرم یه کم برنامه چینی بود!

خیلی بد شد که خود اشنایدر در دسترس نبود تا ازش بپرسم اشتادیوم یعنی چی که این مجری های کانال ARDتکرار می کردند؟ همشو می فهمیدم چی می گن به جز اشتادیوم...

۱۳۸۷ مرداد ۱۸, جمعه

دکمه های زندگی

از اونجایی که نویسنده این وبلاگ علاقه مفرطی به دنبال کردن تبلیغات و آگهی، در هر رسانه ای داره گاهی یک آگهی تلویزیونی می تونه روز نامبرده رو عوض کنه و یا نظرش رو در مورد زندگی. یا سبب بشه به طرز کودکانه ای از هنر و ظرافت و علم و تکنیک به کار رفته ذوق کنه و در شرایطی حتی می تونه نامبرده رو مجبور کنه گاهی فکر کنه ...

تبلیغ هندی کم سونی با جمله به شدت فلسفی و روانشناسانه و تاثیر گذار " زندگی دکمه باز گشت ندارد" یکی از همین ها بوده. اما به دلایلی نویسنده مذکور این روزها پس از احساس نیاز مفرط به دکمه stop یا حداقل forward( گذشته ازbackward ) یا حتی pause در زندگی خویش، به عنوان راهکاری برای دوری از شرایط فرسایشی موجود، به شدت در این فکر فرو رفته (هر چند مثل همیشه دیر) مگر زندگی به جز دکمه play، دکمه دیگه ای هم داره؟

۱۳۸۷ مرداد ۱۷, پنجشنبه

من باید بروم...

امشب بعد از حدود 4 سال یکی از بچه های دانشکده که سال بالاتر از من بود رو دیدم. تقریبا وقتی دو تا تغذ یه ای به هم می رسند 70% حرف هاشون تکراری هست و حرف از اوضاع کار و ...
نمی دونم چرا، شاید واسه رشته های دیگه هم اینجوری باشه.
طبق معمول بحث دکتر کرمانی پیش اومد و تعداد قابل توجهی از مراجعینی که با انسداد روده و برگشت به وزن بالاتر از وزن اولیه و مشکلات مربوط به کبد و ... به ما تقریبا صفر کیلومترها مراجعه می کنند.
نکته جالب اینجاست که برای ما نامه میاد که با این آقا همکاری نکنید و گرنه جیزتون می کنیم و بعدا یه نامه دیگه میاد نامه ما رو باید بزنید به دیوار تا در دید مراجعین باشه و گرنه این بار جیززززتون می کنیم ولی آقای ؟ ، !دانشگاه و * # دانشکده پیراپزشکی که اتفاقا & هم هست و قبلا هم + @ دانشگاه بوده مجوز خودش رو در اختیار این دکتر کرمانی قرار داده و به شدت در حال همکاری هست.
خب مثل همیشه من اصلا نظری ندارم. فقط می دونم من باید بروم... فیلم HOT FUZZ که نیست اینجا...