۱۳۸۸ آبان ۹, شنبه

they don't care about us

در فاصله بین 16 اکتبر، روز جهانی غذا و 20 اکتبر روز جهانی پوکی استخوان، بحث حذف یارانه ها داغ بود و الان هم هست.
همین روز ها بود که اثر حذف یارانه کارخونه های خصوصی شیر و لبنیات خودش رو نشون داد و قیمت شیریک لیتری پاکتی پاستوریزه بیشتر از 2 برابر شد. از 250 به 600
سن ابتلا به پوکی استخوان در ایران مثل چند تای دیگه بیماری غیر واگیر حدود 10 سالی پایین تر از میانگین جهانی است. آمار غیر رسمی و البته معتبر می گه که قد ایرانی ها، به خصوص در مناطق محروم تر داره کوتاه تر می شه.
یارانه شیر که حذف شده قراره چی بشه؟ با چه برنامه ریزی می شه مطمئن شد که اگر این پول هدفمند خورد به یکی خرج خوردن شیر می کنه این پول رو؟
اصلا با تعیین قیمت می شه برنامه ریزی کرد که چی بیشتر سر سفره مردم بیاد.
نه که آموزش بیخود باشه ولی خب نمی شه که تک به تک توضیح داد به همه که ببین! شیر خوبه... ماهی خوبه... پفک بده ... پیتزا بده... بنا به این دلایل معتبرعلمی و اسنادش هم موجود هست!!
یک راه شکل دادن غیر مستقیم عادت های خرید و جهت دادن مردم به سمت سلامت، تعیین قیمت و تخصیص یارانه می تونه باشه که چی سر سفره مردم بیاد...





۱۳۸۸ آبان ۷, پنجشنبه

...




باران شکل تو بود
یک سال سکوت بعد می بارید...




۱۳۸۸ آبان ۵, سه‌شنبه

سنگ نوشته

۱۳۸۸ آبان ۱, جمعه

یارانه





۱۳۸۸ مهر ۲۴, جمعه

مقابله با تغییرات آب و هوایی با استاندارد

خب این هم یه راهش می تونه باشه...

۱۳۸۸ مهر ۲۳, پنجشنبه

نمی دونم اولیای دم احسان نمی ترسن وقتی رفتن اون دنیا ببینند که احسان و بهنود دارن با هم گل کوچیک بازی می کنند و احسان سرشو پایین میندازه وقتی می بینشون؟

۱۳۸۸ مهر ۲۰, دوشنبه

بیسکوئت می خورم تا اینو که تو گلوم گیر کرده رو باش قورت بدم...
وقتی بی بی سی فارسی داره سعید شنبه زاده رو نشون می ده که این همه جنوبی و خونگرمه... وقتی با عشق از تاریخ بوشهر و مبارزه با استعمار می گه که وارد موسیقی محلی بوشهر شده. اسم گروهشو گذاشته زار، می گه زار اسم یه بیماری بوده که مردم فقیر گرفتارش می شدند ولی امروز اونایی که نمی خوان خوبی و زیبایی بقیه دنیا رو ببین و فکر می کنند مرکز ثقل دنیا هستن فقر فرهنگی دارند، زار می گیرن... می گه قیافه من هم عربه هم ایرانی هم آفریقایی ولی هیچ کدوم هم نیست. قیافه من تاریخ بوشهره... پسر تو چقدر با حالی با اون لهجه ات...
حالا رفته پاریس و غریبه ها به رقص و نی انبون و سنج و دمامش اهمیت می دن و براش دست می زنن. می گه من می خوام آزاد باشم رها باشم... بیسکوئیت می خورم... چی می شه که یه سرزمین انقدر تنگ می شه؟ بیسکوئیت خوردن نداره؟
ظهر دکتر ج. رئیس دانشکده می گه ما الان 4-5 نفر لازم داریم، ما الان باید فلان کار رو می کردیم ولی تمام کارها خوابیده، داریم از این ور و اون ور می زنیم این چند ساله. ردیف و بودجه برای استخدام نیست. اعتبار نیست... بیسکوئیت دم دستم نیست...
ساعت 5/5 عصر VOA داره با یه آقای سبیلو حرف می زنه. اسمش حاجی مشهدیه. وکیله، وکیل شاملو هم بوده. مثل دبیرای ادبیات حرف می زنه. ادیبانه. جذب حرف زدنش می شم و می شینم. کلامش آراسته است. یک کلمه کم و زیاد نمی گه. یک کلمه به کسی بد نمی گه. حتی به مرتضوی می گه انسان بسیار سختکوشی هست که شاید مجبوره... تصمیم می گیرم مثلش حرف بزنم. اول باید مثلش فکر کنم. فکر کنم طول بکشه تا انقدر بزرگ شم...
توی حرفاش می گه یه دخترش رو توی یه تصادف از دست داده و به این دلیل همسرش اونو مقصر می دونه و طلاق می گیره ولی هنوز دوسش داره و اونو همسر خودش می دونه... بیسکوئیت می خورم و حرف های الکی می زنم... داستان مرگ و جدا شدن های زورکی. جدا شدن های بدون تنفر...
پای کامپیوترم، ... هم هست. از همه چیزایی که قبلا بوده و بعدا خواهد شد دلم می گیره. موبایل بی موقع زنگ می زنه، تمام که می شه می خوام شماره اش رو بگیرم... نمی تونم و بیسکوئیت می خورم تا این که تو گلوم گیر کرده منفجر نشه. بیخوده... بیسکوئیتش کار نمی کنه...
همینجوری دارم می بینم جدید چی اومده روی هارد... کلیپ BellaCiao رو که ایرانی شده رو می زنم... با این که بار چندمه می بینمش ولی باز باید بیسکوئیت بخورم. لعنتی دیگه جواب نمی ده، فقط کالری اضافه است...


۱۳۸۸ مهر ۱۹, یکشنبه

نوبلیست صلح ...

مگه نوبل محکمه عدل الهی یا دیوان لاهه است؟ که هی می گن حقش نبود و حرص می خورن... بی خیال بابا، اصلا نوبل صلح رو گذاشتن واسه اینکه سیاسی بشه بعضی وقتا. اتفاقا این بار خیلی جالب شد. این جوریا هم نیست که یه شبه یکی نوبلیست بشه...

...



۱۳۸۸ مهر ۱۶, پنجشنبه

نوبل شیمی 2009

دیگه داستان جالب شد!
نوبل شیمی امسال هم به 3 نفر دیگه رسیده که موضوع تحقیق و کارشون شیمی نبوده بلکه باز هم بیوشیمی بوده.
جایزه نوبل شیمی 2009 به خاطر مطالعه در مورد ساختمان و عملکرد ریبوزوم مشترکا به Venkatraman Ramakrishnan وThomas A. Steitz و Ada E. Yonath اهدا شد.
ریبوزوم ها ماشین های ترجمه سلولی هستند که اطلاعات ژنتیکی رو از نوکلوئیک اسید ها به رشته های پپتیدی ترجمه می کنند. درست کار کردن ریبوزوم ها نقش مهمی در ادامه حیات هر موجود زندهای از جمله میکروب ها داره. پس مختل کردن کار ریبوزوم ها می تونه هدف دارویی برای رسیدن به آنتی بیوتیک های جدید باشه. شناخت ساختمان و عملکرد ریبوزوم برای رسیدن به این هدف لازم هست.
البته آنتی بیوتیک ها روی بدن ما تاثیر منفی ندارند چون ریبوزوم های ما با میکروب ها متفاوت هست. نه فقط ریبوزوم های ما و میکروب ها متفاوت هستند بلکه ما، موجودات زنده دیدنی و خیلی از ندیدنی ها یوکایوت هستیم و میکروب های مورد بحث پرو کاریوت... و بگذریم!
مسلما موضوع مورد مطا لعه برنده های پزشکی و شیمی 2009 اهمیت "بیولوژی سلولی و مولکولی" رو نشون می ده.
.
.
.

[ فردا جمعه، 9 اکتبر برنده نوبل صلح معرفی خواهد شد.]





۱۳۸۸ مهر ۱۵, چهارشنبه

نوبل پزشکی 2009

-Elizabeth Blackburn, Carol Greider, Jack Szostak در مورد اینکه کروموزوم های ما چرا در هر بار تقسیم سلولی، کوتاهتر نمی شه تحقیق کردند و جایزه نوبل پزشکی یا فیزیولوژی امسال رو بردند.
در واقع نوبل امسال دیگه پزشکی و یا فیزیولوژی نبوده و تحقیقات پایه سلولی-مولکولی و بیوشیمیایی داشته.
هر کروموزوم از دو رشته تشکیل شده و هنگام همانند سازی بنا به دلایل کاملا فنی و پیچیده، همانند سازی یکی از رشته ها کمی سخت تر هست و به انتهای رشته که رسید دیگه قادر به ادامه همانند سازی نیست و اگر تلومر-انتهای کروموزوم- و تلومراز-آنزیمی که در این فرایند شرکت می کنه- نبودند، از کروموزومهای ما تا الان چیزی باقی نمونده بود.
کروموزوم ها حاوی اطلاعات ژنتیکی ما هستند.
کار این 3 نفر در مورد تلومر و تلومراز که از اطلاعات ژنتیکی ما محافظت می کنند، بوده.
نکته جالب اینکه گفته شده کروموزوم Y، در گذر زمان کوتاهتر شده. این کروموزوم تعیین کننده جنسیت در انسان هست و وجودش در سلول جنسیت مرد رو نشون میده.
ما 23 جفت کروموزوم داریم که یه جفت اون ها "کروموزوم های جنسی" هستند و به خاطر ظاهرشون X و Y گفته می شن.
جفت XX در زن و جفت XY درمرد
نمی دونم این 3 نوبل برده در مورد کوتاه شدن کروموزوم Y چه نظری دارند...


۱۳۸۸ مهر ۱۱, شنبه

Blog Action Day

یاد پوستر و تم روز جهانی غذای پارسال می افتم... تغییرات آب و هوا و گرم شدن زمین
حتی چند ماه قبل تر، روز و هفته جهانی بهداشت 2008 هم همین تم رو داشت و چند تایی پوستر جالب که چطوری با این تغییرات سلامت انسان به خطر می افته، بدون اینکه بییننده لازم باشه کلی تکست خونده باشه...
فکر می کنم که چرا دیگه امسال خبری از این موضوع نیست؟

ما که اینجا داریم این تغییرات رو بد جوری احساس می کنیم و خاک و خشک سالی هنوز هم ادامه داره.
ولی world blog action 2009 تم تغییرات آب و هوایی رو انتخاب کرده. در 15 اکتبرکه به گفته این سایت یک روز یک موضوع هزاران صدا، قرار هست وبلاگ دارهایی که گلوبال وارمینگ و ... براشون مهم هست، اینجا ثبت نام کنند و 15 اکتبر یه پست در این مورد داشته باشند.
این سایت نوشته که این بزرگترین تغییر اجتماعی در محیط وب هست و امیدوارم که در دنیای واقعی هم نتیجه ای داشته باشه.
مشکل اصلی تولید کننده های گاز های گلخانه های هستند که ظاهرا چین باز هم اول هست و بعد آمریکا.
البته یه خبر نه چندان جدی هم خوندم که ناسا می خواد مدار زمین رو تغییر بده، یه طوری که از خورشید دور تر بشه! اصلا چطوره که خورشید رو دورتر کنیم یا دمای اون روکم کنیم؟
فقط اگه خواستیم بریم طرف خورشید یه جوری حرکت کنیم که شب برسیم!
یه راه سخت دیگه هم برای من اینه که یه روزی که مهم نیست چندم چه ماهی هست برم یه جای دیگه که هنوز بارون می یاد...