ولی بدون دسترسی قبلی به اخبار آب وهوا، چه از تلویزیون و یا اینترنت، پیش بینی اینکه امروز که هوا آفتابی نیست تا چند ساعت باز گرد و خاک داریم یا شاید بارون بباره کار هر کسی نیست...
وقتی قراره باز خاک بباره ، با اینکه آبی آسمون دیده نمی شه ولی نمی شه به خورشید نگاه کرد. نفس که می کشی زبری خاک رو می فهمی...
و از همه مهم ترصدای همهمه و هیاهوی گنجشک هاست که مثل همیشه است.
...
ولی اگر قرار باشه بارونی بباره با خیال راحت می شه به آسمون نگاه کرد. آفتاب کمی دست از سر ما برداشته و ابرهای تیره چتر و چادر ما شدند!
و کمی قبل از بارون گنجشک های خونه به طرز باور نکردنی و نگران کننده ای آروم و ساکت هستند و هوایی که به صورتت می خوره خنک و مهربونه!
پیش بینی " بارون" دیروز هم درست از آب در اومد و من روکه تازگی ها این نظریه رو ارائه داده بودم و همین چند قطره بارون- که کاش کمی بیشتر ادامه داشت- روسفید کرد...
هرچند متهم شدم که شاید زلزله رو هم بتونم پیش بینی کنم! همیشه همینطوری بوده! با جنبش های علمی و اصیل این طوری برخورد شده!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر