۱۳۸۷ مهر ۶, شنبه

چارلی و کارخانه سریال سازی

این سالها همش تو حرف زدی...

تو چه حیوونی هستی...

مرد باش پای کارت وایسا...

این آتیشی هست که خودت سوزندی...

به وجودت افتخار می کنم...

می دونی چرا خدا به ما 32تا دندون داده ولی یه زبون؟ تا اول حرفامون بجویم اگه تلخ بود...

مهم نیست آدم تو چه سن و سالی پدر و مادرش رو از دست بده، تو هر سنی ...


[این جملات تکراری، حاصل یک روز شنیدن صدای فیلم های کشدار مناسبتی ماه رمضون امسال بود! و شاید حاصل دیدن و شنیدن خیلی از سریال های بی مزه دیگه...

این Hitها(!!!) رو که داشتم تایپ می کردم یاد پوستر اسکار 2007 افتادم که یه تایپو گرافی جالب از دیالوگ های ماندگار فیلم های معروف بود. اون Rosebud که بالای پوستر از همه درشت تر نوشته شده و اشاره ای به فیلم همشهری کین هست رو از همه بیشتر دوست داشتم. راستش وقتی فیلم رو دیدم و آخرش فهمیدم قضیه رزباد چیه گریه ام گرفت یا اومد یا شد یا هر چی ... تازه اون موقع هنوز به دوران سورتمه و رزباد خودم 4 سال نزدیک تر بودم... ]


(پوستر اسکار 2007)


هیچ نظری موجود نیست: