۱۳۸۷ مرداد ۱, سه‌شنبه

مانیفست

به مناسبت مرداد شدن، توضیح این که چرا اینجا همیشه مرداد است رو بد ندونستم. لازمه که بگم تا این لحظه هیچ اتفاق خاصی تو مرداد برای من نیفتاده. نه تنها من همچین روزای گرمی به دنیا نیومدم بلکه هر کی رو حالا به یه عنوانی دوست دارم هم همچین حرکت پیچیده ای رو تو این ماه مرتکب نشده! با هیچ کس هم تو این ماه آشنا نشدم! و کلا هیچ اتفاق مهمی تو این ماه نیفتاده ...

تنها اتفاقی که هر سال تابستون و در ماه مرداد با حداکثر توان برای من وتمام کائنات این حوالی اتفاق می افتدنزدیک شدن به نقطه ذوب است! این جا رو می تونید ببینید تا باور کنید.

دیروز، دوشنبه دمای هوا از 56 هم گذشته بود، امروز هم خواهد گذشت...

خلاصه اینکه هر گونه وابستگی عاطفی بین خویشتن خویش و این ماه و حتی رنگ زرد و قرمز و نارنجی و سایر رنگ های وابسته رو تکذیب می کنم. رنگ قالب وبلاگ خبر می دهد از سر درون!

مرداد جبری هست که تا مرداد سال بعد در حال متاثر شدن از پیامدهای اون هستیم...

۳ نظر:

ناشناس گفت...

مطلب جدیدت جالب بود البته ضمیمه اش، نتونستم همین طور بگذرم.
امیدوار حالت سبز باشه برعکس مرداد.

یه دوست آشنا!!!

ناشناس گفت...

وقتی تو صنایع فولاد کار کنی و در
فاصله ی بیست متریت فولاد مذاب روی زمین بریزه ببین چه خبر میشه
کف کفش آدم آب میشه و پاهاش تاول میزنه
تو این گرما هیچ اتفاقی هم نمیتونه بیفته غیر از این آشنا شدن های مجازی
شما هم چه انتظاراتی داری از این ماه؟

ناشناس گفت...

سلام من همونم که گفتید چرا اسم وبلاگ منو انتخاب کردید . . . راستش یه بار یه آمار اصراف سالیانه غذا تو دنیا رو خوندم و درست همون موقع اون عکس رو هم دیدم(عکس همون آفریقایی که از گرسنگی داشت میمرد) و فکر کردم که شاید با این عنوان بتونم بگم که اونجا انگار همیشه همه چی ثابته هم آفتاب مرداد هم فقر کامل . . . همین