۱۳۸۸ آذر ۶, جمعه
۱۳۸۸ آذر ۴, چهارشنبه
۱۳۸۸ آذر ۲, دوشنبه
مگا پیکسل
امروز برای کاری در مورد سرویس اینترنت زنگ زدم شرکت مربوطه...
آقای پشت خط پرسید که شما از کدوم سرویس استفاده می کنید. گفتم که از سرویس فلان. دوباره پرسید از چند "مگا پیکسل" این سرویس!
گفتم من دوربین نمی خوام بگیرم. مگا پیکسل برای اینترنت نیست... باز توضیح داد ببینید یک ماهه داریم 3 مگا پیکسل... 3 ماهه داریم...
به قول این وبلاگ مملکته داریم؟
آقای پشت خط پرسید که شما از کدوم سرویس استفاده می کنید. گفتم که از سرویس فلان. دوباره پرسید از چند "مگا پیکسل" این سرویس!
گفتم من دوربین نمی خوام بگیرم. مگا پیکسل برای اینترنت نیست... باز توضیح داد ببینید یک ماهه داریم 3 مگا پیکسل... 3 ماهه داریم...
به قول این وبلاگ مملکته داریم؟
۱۳۸۸ آبان ۲۸, پنجشنبه
sms منتشر نشده
3 شنبه، طبق پیش بینی های accuweather.com باید بارون می اومد...
خبری نبود تا آخر شب. با همون رعد و برق های اول برق رفت. این برق رفتن بعد از بارون یک سنت دیرینه است که ربطی به عتیقه بودن سیم کشی برق شهر و این حرفا نداره، اگر برق هم نرفت خودمون چراغ ها رو خاموش می کنیم و عصبانی می شیم چرا موبایل رو شارژ نکردیم!
بعد از ظهر برای خرید بیرون رفته بودم و وقتی برگشتم خیلی خسته بودم. برای همین یه شیر قهوه گنده تلخ بلک خشن خوردم تا یه چپتر رو حتما تمام کنم و بعد بخوابم.
همین که نشستم و شروع کردم، برق رفت. باید چی کار کنم؟
چشمام از همیشه بازتر بود. از قهوه و از صدای بارون...
تنها کاری که می تونستم بکنم این بود که برای * مسیج بفرستم.
یعنی اول می خواستم زنگ بزنم ولی انقدر بارون پر سر و صدا بود و فاصله زیاد، که می دونستم صدا به صدا نمی رس و به یه مسیج فرستادن قانع شدم. این پررنگ ها متن مسیج بود، به انگلیسی... مسیج رو نوشتم ولی آنتن برای فرستادن نبود.
پریشب تلفن و اینترنت هم قطع شد. تا امروز بعد از ظهرکه داشتن آنتن adsl طرفای خونه ما رو درست می کردن.
.
تو که بارون اینجا رو ندیدی... رعد و برقاشو که می خواد زمین رو نصف کنه و دلت رو از جا بکنه وهمه جا فلش صورتی می زنن... دتس هاریبل لایک لاو...
خبری نبود تا آخر شب. با همون رعد و برق های اول برق رفت. این برق رفتن بعد از بارون یک سنت دیرینه است که ربطی به عتیقه بودن سیم کشی برق شهر و این حرفا نداره، اگر برق هم نرفت خودمون چراغ ها رو خاموش می کنیم و عصبانی می شیم چرا موبایل رو شارژ نکردیم!
بعد از ظهر برای خرید بیرون رفته بودم و وقتی برگشتم خیلی خسته بودم. برای همین یه شیر قهوه گنده تلخ بلک خشن خوردم تا یه چپتر رو حتما تمام کنم و بعد بخوابم.
همین که نشستم و شروع کردم، برق رفت. باید چی کار کنم؟
چشمام از همیشه بازتر بود. از قهوه و از صدای بارون...
تنها کاری که می تونستم بکنم این بود که برای * مسیج بفرستم.
یعنی اول می خواستم زنگ بزنم ولی انقدر بارون پر سر و صدا بود و فاصله زیاد، که می دونستم صدا به صدا نمی رس و به یه مسیج فرستادن قانع شدم. این پررنگ ها متن مسیج بود، به انگلیسی... مسیج رو نوشتم ولی آنتن برای فرستادن نبود.
پریشب تلفن و اینترنت هم قطع شد. تا امروز بعد از ظهرکه داشتن آنتن adsl طرفای خونه ما رو درست می کردن.
.
تو که بارون اینجا رو ندیدی... رعد و برقاشو که می خواد زمین رو نصف کنه و دلت رو از جا بکنه وهمه جا فلش صورتی می زنن... دتس هاریبل لایک لاو...
۱۳۸۸ آبان ۲۶, سهشنبه
۱۳۸۸ آبان ۲۱, پنجشنبه
مگر می شه یه موجود بیگناه چند ماه باهات باشه و نتونی دوستش داشته باشی وقتی می بینیش؟
تا دیروز بین اون همه حس انزجار نسبت به قانونی که حکم اعدام سهیلا قدیری و خیلی های دیگه رو می ده و دلسوزی برای اون و سرنوشتش، از اینکه نوزاد 5 روزه اش رو کشته، از زاویه حاد به این کارش نگاه می کردم.
ولی وقتی خوندم که گفته عاشق بچه بوده و نمی خواسته سرنوشتی مشابه خودش پیدا کنه این کار رو کرده...
مگه می شه لگدها و حرکتای بچه رو حس کرده باشه و دوستش نداشته باشه؟ شاید از تنها موجودی که نوازش گرفته و تندی و خشونت ندیده همون بچه بوده...
تو محکوم شدی ولی اونی که تو رو محکوم کرده و جامعه دید مثبتی به بچه تو و سرنوشتش نداره.
شاید کار درستی کردی...
تا دیروز بین اون همه حس انزجار نسبت به قانونی که حکم اعدام سهیلا قدیری و خیلی های دیگه رو می ده و دلسوزی برای اون و سرنوشتش، از اینکه نوزاد 5 روزه اش رو کشته، از زاویه حاد به این کارش نگاه می کردم.
ولی وقتی خوندم که گفته عاشق بچه بوده و نمی خواسته سرنوشتی مشابه خودش پیدا کنه این کار رو کرده...
مگه می شه لگدها و حرکتای بچه رو حس کرده باشه و دوستش نداشته باشه؟ شاید از تنها موجودی که نوازش گرفته و تندی و خشونت ندیده همون بچه بوده...
تو محکوم شدی ولی اونی که تو رو محکوم کرده و جامعه دید مثبتی به بچه تو و سرنوشتش نداره.
شاید کار درستی کردی...
۱۳۸۸ آبان ۲۰, چهارشنبه
اشتراک در:
پستها (Atom)